جغد شب

جغد شب های تار

جغد شب

جغد شب های تار

خاطرات من - خاطره از تنبیه معلم ها

خاطرات من - خاطره از تنبیه معلم ها: در دوران ابتدایی معلم ها کتک می زدند. ولی در دوران راهنمایی که بچه ها شرَ و شیطان می شوند شدت کتکی که معلم ها می زدند خیلی بدتر بود. یک ناظری که در دوران ابتدایی معلم بود و اسمش الان درخاطرم نیست، دائماً یک شلنگ حدود سی سانتی متری دستش بود. ولی از بین تمام خاطره های ما از کتک زدن و تنبیه معلم ها یکی مربوط می شد به معلم ریاضی دوران راهنمایی که سه چهار خودکار را لای انگشت های بچه ها می گذاشت و انگشت ها را محکم فشار می داد تا وقتی که بچه گریه اش در می آمد و جلو پاهای او در حالی که دستش در دست او قفل شده است خودش را این ورو آن ور می زد.  البته من به طور خدادادی و مادرزادی ریاضیاتم فوق العاده بود. هیچ وقت کمتر از دوازده نشدم. یعنی بدترین نمره ای که می گرفتم دوازده بود.اگر امتحان خیلی سخت می شد. البته جزو شاگرد تنبل های کلاس بودم ولی در درس هایی که مربوط به هوش می شد (بقیه خاطره در ادامه مطلب)
  نه حافظه مثل ریاضی و زبان انگلیسی شاگرد زرنگها و ممتازها همه جزو بقیه کودن ها محسوب می شدند و من یک نفر در این دو تا درس همیشه یکه تاز بودم. از جمله خاطره هایی که در خاطرم ماند این خاطره مربوط به معلم ریاضی است که  یکبار معلم ریاضی فوق الذکر در حال بررسی مشق هایی بود که بچه ها داده بود و من در میزهای ردیف وسط کلاس، و در میز اول نشسته بودم و نا خودآگاه یک لگد به پای معلم زدم. یعنی اگر هر کسی دیگر به غیر از من بود یک تنبیه یعنی کتک از نوع خودکار لای انگشت حسابی و اشک آور نصیبش می شد. اما معلم ریاضی فقط پاچه شلوار سیاهش را با دست تکانید و یک شوخی هم با من کرد و عبور کرد و رفت! (برای مطالعه بقیه خاطره ها  در کادر جست و جو عبارت خاطره را بنویسید و اینتر بزنید)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد