جغد شب

جغد شب های تار

جغد شب

جغد شب های تار

عوض اینکه به محمود بگن، تو فقط فکر کن برامون حرف بزن..فقط تو یی که چیزهایی که ما هیچوقت نمیتونیم بفهمیم رو می فهمی

محمود یه مغز متفکر محضه. چیزهایی رو اون میتونه بفهمه در مورد حیات، هدف،ضمیرناخودآگاه، عادتها و طرزکار مغز و اعتقادات انواع مردم و شبهات و غیره که هیچکی نمیتونه. وقتی بین افراد حرف میزنه و حرفهایی میزنه که میتونه طرزفکر یه نفر منقلب کنه، طرف پیش خودش میگه فلانی از این حرفا که این میزنه نمی گه هیچوقت... بعدش محمود میشه یه دیونه. که همون حرفایی که بقیه کله گنده های معنوی و فکری و مردمی و مالی میزنن رو نمیزنه. حرفایی میزنه که معلوم نیست به چه دردی میخوره... چون محمود طوری حرف میزنه که انگار خدا اونطوری که مردم یا مومنا میگن نیست. حیات چیز دیگه ایه نه اونطور که همه فهمیدیم...

عوض اینکه به محمود بگن، تو فقط فکر کن برامون حرف بزن..فقط تو یی که چیزهایی که ما هیچوقت نمیتونیم بفهمیم رو می فهمی، توئی که فکرمون و میتونی باز کنی..هزاران ماه  تو یه دقیقه میتونی مارو جلو بندازی...

میگن: یه نگا به خودت بنداز... تراژدی زندگی نکبت بارت و یه نیگا بنداز... عوض شو... بیا به ما حال بده...

تکنیک خوردن گوشت م.ر.ی.... پیدا شد.

یکشنبه 11 بهمن : تکنیک خوردن گوشت م.ر.ی.... پیدا شد.

دوشنبه 12 بهمن : رفتن به مخابرات و تغییرپهنای باند به دویست و پنجاوشش.

ناله مرغابی های در حال عبور از شهداد کرمان

نیمه شبهای شهداد مقابل پاسگاه داخل اتاقک نگهبانی می دادیم. به گمانم پاییز بود. نیمه شبها نوای غمگین مرغابی هایی از جاده و از لابه لای نخل های میان جاده به گوش می آمد. مرغابی هایی که از کویر شهداد عبور می کردند و شب هنگام روی نخل ها در حال راحتی و تجدید قوا برای ادامه مهاجرت خود بودند. هرگز آنها را ندیدم ولی نوای غمگینشان از چند ده متری به گوش می آمد.